دوشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۷

اسطوره ژاپن

‍‍ژاپن از معدود كشورهايي است كه براي ما ايرانيها همواره نماد پشتكار و پيشرفت بوده است. شايد به طور ناخودآگاه ما به نوعي ‍ژاپن را آينده خود در خاورميانه مي بينيم. ژاپن براي ما به نماد آرزوهاي دست نيافته پيشرفت و تكنيك مبدل شده. اين نزديكي را شايد در توفيق سريالها و كارتونهايشان هم در اين سرزمين بتوان دید. از فيلمهاي كوروساوا گرفته تا سريال اوشين و حتي شايد بتوان اقبال معماراني چون تادائو آندو و .. را ميان دانشجویان ايراني از اين دريچه ديد.نوعي ديگر پنداري. ژاپن حتي برگ برنده تمام كساني است كه مي خواهند راه آمدن با ايالات متحده را به نوعي رمز پيشرفت ژاپن معرفي كنند. كشوري كه بر خلاف ما از منايع طبيعي نفت و گاز و معادن مختلف نيز بي بهره است. (Resource curse)
اما در پس اين اسطوره پيشرفت و قهرمان برون آمده از تقابل سنت و مدرنيته- ژاپني هست كه ما هنوز خوب نمي شناسيم و براي من اين بعد ژاپن هميشه وسوسه كننده بوده است بطوريكه سعي كرده ام از هر فرصتي براي افزودن بر نادانسته هايم در موردآن استفاده کنم. نكته جالب در مورد ژاپن به عنوان كشوري آسيايي دوگانگي فرهنگي است كه ژاپن را در مرز بين فرهنگ شرق و غرب دودل نگاه داشته است. از يكسو ما ژاپن را كشوري با روحيات شرقي و فرهنگ آسيايي مي دانيم و از طرفي ژاپنيها سعي مي كنند با نزديك شدن به غرب و دور كردن خود از آسيا به نوعي دگرسازي در قبال اين كشورها دست بزنند و با صرف بودجه هاي فراوان و مراكز تحقيقاتي مختلفي به شناخت كشورهاي آسيايي از چين و ويتنام و تايلند گرفته تا كره و اندونزي و حتي خاورميانه دست بزنند. بدون پيش داوري تنها به ذكر برخي نظرات مانوئل كاستلز در پاسخ به مارتين اينس در مورد ژاپن اكتفا مي كنم.
م.ا : موقعيت برتر ژاپن در دنياي پس از جنگ ناشي از اين بوده كه هم پيمان ايالات متحده شد و نه يك دشمن شكست خورده و فارغ از هزينه هاي نظامي تمام منابع خود را روي توسعه اقتصادي سرمايه گذاري كرد......نظام اجتماعي ژاپن به خوبي با دوره توليد انبوه سازگاري داشت اما اكنون در عصر غير رسمي تر شبكه ها از پويايي ان به شدت كاسته شده . آيا ژاپن مي تواند در دوراني كه شايستگي مهمتر از شان و منزلت است راهي به سوي موفقيت بيايد؟
م.ك: باز هم پيش بيني! نه. ....روايت ژاپني جامعه اطلاعاتي بر اساس روبوتها و آينده شناسي ماشين ها و كالاهاي مصرفي بود . توجه چنداني به دگرگوني فرهنگي نداشت چون مسلما از نظر آنها فرهنگ ژاپني نبايد تغيير مي كرد.....سپس تغيير و تحول به سمت آزادسازي تجارت و جهاني شدن راستين نفوذ رسانه ها در فرهنگ ژاپني اهميت و اولويت استراتژيك نرم افزار بر سخت افزار اينترنت و ارتباطات افقي در مقابل ارتباطات از بالا به پايين و ابتكار فردي و مخاطره جويي رخ داد.در راس همه اينها يك نظام سياسي بي كفايت و سراپا فاسد و يك بوروكراسي درستكار قرار داشت كه قادر به درك دنياي در حال دگرگوني نبود چون آنها به متخصصان خود ايمان داشتند. نتيجه اين ناتواني در انطباق يافتن با جامعه شبكه اي و اقتصاد نوين عبارت بود از ركود اقتصادي دائم از دست رفتن مشروعيت سياسي و امنيت فرهنگي به دليل شكاف نسلي و دشوار شدن ارتباط بين والدين و فرزندان كه اصل اقتدار را كه جامعه ژاپنی بر پايه آن بنا مي شود از ریشه متزلزل مي كرد.و زنان دست به قيام مي زنند ويكي ديگر از ستونهاي خصوصيت ملي ژاپن را به زير افكندند و همه اينها دست به دست هم داد تا ژاپن قدر قدرت يكي از ناكارآمدترين كشورهاي جهان شد. در ضمن معلوم شد که ترس و نگراني همه علماي اجتماعي و متخصصان مديريت در ايالات متحده آمريكا كه كسب و كار خود را در دهه 1980 با وحشت از سيادت ژاپن كه مي توانست تفوق آمريكا را تهديد كند آغاز كرده بودند تا چه حد بي پايه و اساس بود........توانايي تكنولوژيك ژاپن در كپي برداري از نواوري و ابتكارات ايالات متحده و توليد شكل هاي ارزان تري از آن حقه ساده اي بود كه مزاياي آن به سرعت محو شد...
م.ا :‌آيا ژاپن مي تواند بر نژاد پرستي غلبه كند و پذيراي افراد و انديشه هاي خارجي باشد. چنگ زدن به همگونگي فرهنگی پیشین تا چه حد مي تواند براي ژاپن مهلك باشد؟
م.ك: من شك دارم ژاپن بتواند در دنياي امواج تصاوير صداها اطلاعات و مهاجران همچنان همگوني خود را حفظ كند. مساله اين نیست كه آيا ژاپن مي تواند در وسط دنياي جهاني شده همين كه هست بماند بلكه مساله اصلی هزینه ها و تشنج های داخلی است كه اين فرایند انطباق و تغيير به دنبال خود خواهد آورد.
در حاشیه
لازم به يادآوري است كه ژاپني كه امروز بدون انواع و اقسام ابزار آلات الكترونيكي و قطارهاي سريع السيرش قابل تصور نيست تا پيش از 1930 متشكل از جامعه اي روستايي و فقير بود پراکنده در روستاهاي مختلف ومشغول به امر كشاورزي . نقاشي هاي Utagawa Hiroshige- 1797-1858 به زيبايي چشم اندازهاي آنروز ژاپن را به تصوير كشيده اند. اما چيزي كه اين نقاشيها را در به تصوير كشيدن مناظر و تغيير فصول و زندگي روزمره و تركيب عناصر پيش زمينه و پس زمينه در تابلو متمايز مي كند مدرن بودن آنهاست كه تاثير زيادي بر نقاشيهاي امپرسيونيستي گذاشت. نقاشي هاي هيروشيگي را مقايسه كنيد با نقاش معاصر وي در ايران يعني محمدرضا غفاري (كمال المك) 1848-1940

۲ نظر:

ناشناس گفت...

از همه دوستان و وبالاگ نویسان می خواهم با روشنگری و انتشار این خبر در وبلاگشان جلوی تحریف و دروغ بزرگ رسانه های دولتی را بگیرند:
بنابر گزارش و خبر وزارت کشور و رسانه های حکومتی در قبل از انتخابات که در سایت ها و خبرگزاری های مختلف از جمله وابسته به جناح راست منتشر شده است میزان واجدین شرایط حوزه انتخابيه تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر برابر 6 ميليون و 573 هزار نفر بوده است (لینکهای مختلف این خبر در انتها امده است) و از طرف دیگر طبق خبر خودشان(سایت وزارت کشور و سایر خبرگزاری ها) میزان اراء ریخته شده در این حوزه انتخابیه 1909562 و تعداد اراء صحیح آن 1740941 نفر بوده است. حال با یک تقسیم ساده 1740941 را بر 6573000 تقسیم کنید و درصد بگیرید که می شود 26 درصد. سئوال مهم اینجاست که چطور تو اخبار صدا و سیما و روزنامه های حکومتی مدام می گویند میزان شرکت در تهران 40 درصد بوده ؟!؟ و مردم حضور بسیار بسیار پرشور داشته اند؟!؟! و صدتا دروغ دیگه ؟؟؟
نکته مهم اینه که امار واقعی شرکت کنندگان از 26 درصد هم کمتره. اما ما به استناد امار خود حکومت هم که نگاه کنیم می بینیم که خودشون امار خودشون را هم تحریف می کنند. بابا دروغ و تحریف هم حدی داره ...!!

لینک خبر واجدین شرایط از خبرگزاری ها (فارس, مهر, کیهان, ...:)
http://www.mehrnews.ir/NewsPrint.aspx?NewsID=654017
http://www.majlese8.com/News.asp?nid=1873
http://mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=653915
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8612230148
http://kayhannews.ir/861213/14.HTM
و ...

لینک خبر میزان شرکت کنندگان:
http://www.alef.ir/content/view/23594
http://www.tehran.gov.ir/g.htm
http://www.irannewsagency.com/index.php?news=8076
http://www.tiknews.org/display/?ID=57934&page=43
و ...

ناشناس گفت...

مرتضی جان با نام «مانی» برای من کامنت گذاشتی. خودتی مانی؟