یکشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۷

ناگه غروب کدامین ستاره

چند وقتی است که احساس خوبی ندارم. نمی دانم بر سر جمع خوب و صمیمی مجازی مان چه آمده. اصلا نمی دانم ماجرا از کی شروع شد. از وقتی که دوست عزیزمان کوروش رفیعی با این جمع وداع کردند یا از وقتی صفحات این فضا به قلم غرائض آلوده شد و رنجش برخی دوستان را سبب گشت. یا از وقتی که میزبانان ضیافت ششم درب خانه شان را بروی میهمانانشان بسته اند.برخی دوستان مدتهاست که دست به قلم نبرده اند (هومن فروغمند اعرابی , بختیار لطفی) و برخی را نمی شود حتی یافت (سیاوش کرباسی)
اما هنوز هستند کسانی که با اشتیاق می نویسند (محمدرضا شیرازی , نینا شاهرخی , فضای رویداد و ....
به هر حال ماجرا هر چه بود و هست من نه قصد زنجموره و آیه یاس خوانی دارم و نه فکر می کنم این روند غیر قابل تغییر باشد.
و معتقدم زمان آن رسیده تا فکری به حال (به قول شیرازی) این به راه افتاده بکنیم. از سه حالت خارج نیست : یا زبانم لال کسالتی برای دوستان میزبان عزیزمان (پرتیکان) پیش آمده که در این صورت وظیفه تک تک ماست تا حد اقل به نحوی جویای احوالاتشان شویم یا مشغله کاریشان به قدری است که فرصت پیگیری مطالب را به هیچ وجه ندارند و یا به طور کلی عطای وبلاگ نویسی و میزبانی را به لقایش بخشیده اند. در هر کدام از این حالتها راه حل این است که با اجماعی همگانی زمانی را به عنوان آخرین فرصت میزبانی تعیین کنیم (مثلا تا هفته دیگر-12 خرداد) و در صورت عدم ظهور میزبانان این وظیفه را به شخص دیگری محول کنیم. برای میزبانی بعدی هم شاید بهتر باشد از این به بعد هر میزبان با اتمام هر ضیافت فراخوانی برای داوطلبان میزبانی بعدی اعلام کند تا هر کس مایل است از قبل اعلام آمادگی کند. نظر شما چیست؟

۶ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. به نظر من بعد از یک مهلت مثل همان روزی که خودتان مثال زدید فرصت راباید به میزبان متعهد تر و منظم تری داد. نباید گذاشت جمع فدای بی نظمی های شخصی شود. من شخصا در این گونه موارد بسیار مصر و حتی بیرحمم! در هر حال من همچنان معتقد به ادامه ضیافت ها هستم.

ناشناس گفت...

سلام. در پاسخ به یادداشتت چیزی نوشتم.

شیرازی

ناشناس گفت...

مرتضی جان
پیشنهاد مهلت هفت روزه را برای دوستان پرتیکانی نوشتم.
در مورد فراخوان هم فکر می کنم پیشنهاد خوبی است به شرطی که واقعاً چنین پتانسیلی در این ضیافت ها باشد و افرادی برای میزبانی داوطلب شوند.

ناشناس گفت...

سلام و دورود فراوان بر مرتضی میر غلامی گرانمایه
از این که به طور ناگهانی از دنیای معماری اینترنت بدر رفتم(وبلاگم را حذف کرده ام با تمام خصوصیات خوبی که داشت ) و ناپدید شدم معذرت می خواهم ، من معمولا ً وبلاگ دوستان را می خوانم ، در م ورد جو صمیمی باید بگویم که دقیقا ً از همان موقع که ضیافت ها شروع شد من در مورد این یکی نگران شدم ، بعد از چند دوره هم بود که همه به جان هم افتادند و سو ء تفاهم های زیادی که بخش جدایی ناپذیر این دنیای مجازی است پیش آمد. ـ از این ها که بگذریم خود من چند وقتی است که دائما ً در مورد کارهای شخصی ام بد می آورم و بسان خری در گل مانده شده ام و از این حرف ها. خلاصه ممنون که به یاد من و سایر دوستان وبلاگی بودید و امیدوارم که شما بیشتر اوقاتتان به خوشی و با موفقیت بگذرد.ـ
ارادتمند

Morteza Mirgholami گفت...

سیاوش عزیز
امیدوارم که هر کجا هستی دنیا به کام و اوضاع بروفق مراد باشد. به هر حال ما منتظر بازگشت دوباره ات هستیم

خوش باشی

ناشناس گفت...

به هر حال زندگي در حكومت بي قانوني بي تهدي نيز براي ما ايراني ها به ارمغان آورده و عجيب است دوستان به اين توجه نمي كنند كه شايد دوستاني منتظر باشن تا انها به مطالب و ... سازماندهي كنند و غيره به هرحال من هم موافقم تا انتهاي اين هفته صبر كنيم اگر دوستان اين بار از غيبت كبري بازگشتند بحث ها را ادامه دهيم هرچند همه ي ما عادت كرديم به مانند قطع شدن سيم ميكروفون در همايش هاي معماري اين بار شاهد قطع شدن صداي ميزبان ضيافت هاي معماري در فضاي مجازي باشيم