چهارشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۶








جامعه مالزی از سه نژاد عمده تشکیل شده است. مالایی ها , چینی ها و هندی ها. با اینکه هر یک از این اقوام دارای فرهنگ و مذاهب متفاوتی هستند اما همنشینی و تبادلات تاریخی آنها منجر به نوعی همزیستی مسالمت آمیز میان این سه نژاد شده است که بستر مناسبت تری را برای پدیده چند-فرهنگی بودن که از مختصات شهر جهانی است ایجاد کرده است.

کوالالامپور , شهری که از همنشینی تفاوتها ساخته شده .کوالالامپور شهری است که جامه ای نو به تن کرده است تا پرستیژ لازم را برای عنوان شهر جهانی کسب کند. ساختمانهایی که چه تحت سیاستهای نوسازی ماهاتمیر محمد شکل گرفته اند تا سمبول مالزی نو و توانا را به رخ جهانیان بکشند و چه نتیجه پیوستن به اقتصاد جهانی اند. کوالالامپور مدرن به نظر می رسد. وسایل حمل و نقل عمومی متنوع , فضاهای سبز وسیع و برجهای بلند و مدرنی که به نظر بیشتر گویی برای این ساخته شده اند تا فریاد بزنند " ما هم می توانیم."

برج های دو قلوی پتروناس –طرح سزار پلی که به عنوان سمبول شهر و مالزی شناخته شده اند بیشتر برای ایجاد تصویر شهری جهانی ساخته شده اند . شاید شرکت پتروناس نیازی هم به این همه طبقات اداری نداشت. به علاوه مجموعه پتروناس از طرفی دفاتر اداری شرکتی پتروناس در خود جای می دهد و از طرف دیگر فضاهایی عمومی را در داخل مجموعه و نیز فضای سبز پشت ساختمان در اختیار مردم قرار می دهد. گویی همنشینی کارکردهای اداری -تجاری و تفریحی این مجموعه سعی دارند تا ا با باز کردن مجموعه به روی عموم و اختصاص زمین وسیعی که نقش حیاط پشتی این مجموعه را بازی می کند به پارک عمومی اندکی چهره مغرور این دو برج را که سمبل اقتصاد کاپیتالیستی , سرمایه و شرکتهای خصوصی است را قابل تحمل تر کنند. جریانات روزمره درون این مجموعه نیز خود چیزهایی زیادی را نقل می کند. مقیاسی کوچک از جامعه مالزی. نزادهای سه گانه که به وضوح در خیل جمعیت قابل تشخیص اند و نیز جامعه میهمان یا توریستها. زنان مالایی از روی مقنعه هایی که فقط گردی صورتشان را نمایان می کنند و لباسهای بلند رنگارنگ , چینی ها از چهره اما بخصوص از بدنهای نپوشیده ترشان وهندی ها هم که نیازی به پوشش خاصی برای تشخیص ندارند. عربها , استرالیایی ها و ایرانی ها از جمله توریستهای هستند که به راحتی قابل تشخیص بودند...
نکته جالب تضاد شدید بین پوشش مردان و زنان عرب بود. در حالیکه مردان از پوشیدن شلوارک , تی-شرتهای آرم دار و عینکهای ریبون ابایی نداشتند زنان شان بلا استثنا همه یک لباس داشتند. پارچه ای مشکی که فقط دو چشم از ما بین آنها پیدا بود.

علی رغم ظاهر مدرن و به روز شهر زندگی روزمره در شهر هنوز از تضادها وتجربه هایی سخن می گفت که جامعه مالایی با آنها دست به گریبان است. علی رغم فضاهای سخاوتمندانه درون مجموعه پتروناس به زحمت می شود جایی را برای نشستن در این مجموعه یافت. گویا این فضا ها ساخته شده اند تا بیشترکالا های مختلف را به نمایش بگذارند. برای نشستن تنها راه خرید است. تنها بهانه ای که می شود لختی روی صندلی رستوران یا بستنی فروشی نشست . این برجها به نظر من اگر هیچ کاربری هم نداشتند یک کاربری را خیلی خوب ایفا کرده اند.
self-satisfaction
مالایی ها گویا هنوز از هیجان داشتن برجهای پتروناس به عنوان موفقیتی ملی سرخوش اند

توریستها اما گویا بیشتر به چشم قطعاتی که باید فرایند توسعه اقتصادی مالزی را تسریع ببخشند دیده شده اند تا تبادل فرهنگی و..

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مرتضي جان
نشد شب آخر ببينيمت
خوشحالم كه سالم رسيدي
اميدوارم كه باز هم همو ببينيم
راستي يه ايميل هم برات فرستادم حتماً بخونش
قربانت
محمدرضا ميرغلامي

ناشناس گفت...

salam
omidvaram safare khoobi ro
poshte sar gozashte bashin.
mamnoon az matlab khoobi ke gozashtin.
rasti save safharo az yek sistem
dige emtehan kardam va anjam shod.
fekr mikonam moshkel az sistem ghabli boode.
movafagh bashin.
laleh derakhti