سه‌شنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۶

هویت شهری: جای خالی خیلی چیزها


از چندین سال پیش بحث بی هویتی شهرهای کنونی و لزوم بازنگری در معماری شهری و تزریق هویت ایرانی-اسلامی در توسعه های شهری باب شده و با تبصره ها و دستور العملهای مختلف دست اندر کاران از طراحان شهری گرفته تا معماران ملزم به توجه به این امر مهم شده اند. سیمای شهری مثل تهران از آشفتگی و معماری میان مایه اش رنج می برد و علی اصول این امر کاملا ضروری به نظر می رسد. در این راستا انواع و اقسام پروژهای تحقیقاتی نیز تعریف شده اند تا راه حلهای مختلفی را ارائه کنند اما از آنجا که گویا برخی از این پروژه ها پیدایش فضای شهری را بیشتر امری هپروتی دانسته که در آن فرمهای شیطانی معماری مدرن و غربی در راستای سیاستهای امپریالیستی جهانی به خورد فرهنگ غنی ما داده شده اند به نظر می رسد در راستای مقابله با این تهاجمات فرهنگی دست به دامن انواع و اقسام راه حلها از جستجو در آیات قرانی برای یافتن اصول طراحی معماری و شهری گرفته تا کپی-پیست کردن بناهای و فرمهای گذشته در جای جای شهر فروگذار نکرده اند.

آنچه اما برای من شگفت آور است فراموش کردن مبرهن ترین اصل در پیدایش فضای شهری یعنی زبان روز و مناسبات اجتماعی است. در این پروژه ها فضای معماری و شهری نه حاصل و باز تولید واقعیات روز جامعه و اقتصاد شهری که امری قدسی فرود آمده ازناکجاآباد تئوریها و مدائن فاضله نصر ها و استیرسن ها و الیاده ها..است یا حداکثر حاصل خلاقیت در کردنهای معمارانه.

گویا فراموش می شود که یک بنا و بخصوص خانه که بارز ترین نمود معماری شهری محسوب می شود برای ساخته شدن نیاز به کارفرما , مجری , دلال , مصالح , تکنولوژی ساخت , مدیریت شهری , مشارکت مردمی و مابین سازمانی و.. نیز دارد. فراموش می شود که زمین دیگر گندم زار مشهدی صفر نیست. سرمایه ایست برای حاج صفر ها و صفر خان ها تا با فروشش به سفر تایلند و دوبی و آنتالیا بروند. فراموش می شود که هویت یعنی تراکم شهرداری و جریمه پارکینگ و دو متر بالکن اضافی.

به نظر می رسد ما معمارها در این دور باطل کم مقصر نیستیم. دراین گونه پروژه ها هویت شهری به هویت بناهای معماری تقلیل داده می شود و حلال این مشکلات نیز صرفا معماران که در واقع شاید آخرین گروه تصمیم گیرنده در این چرخه یا به عبارتی دور کذایی باشند. اگر زمانی من نقشی در تصمیم گیری در مورد مواد درسی رشته معماری پیدا کنم خواندن یک دوره اقتصاد شهری را در دانشکده های معماری واجب عینی اعلام خواهم نمود!

۴ نظر:

Saeed Ebrahimabadi گفت...

همانطور که نوشتی همه می خواهند مشکل را با معماری حل کنند. و در مجلات معماری کمتر اشاره ای به معماری متوسط می شود در حالیکه بخش اعظمی از ساخت و ساز و سرمایه در جایی صرف میشود که معمولا به بحث رسمی و ویترینی معماری راه نمی یابد..

ناشناس گفت...

salam morteza jan
bi shakk shoma dar memari saheb nazar va ostad hastid.
ba arezoye movafaghiyate bish as pish baram soale ke tamame mataleb ro ba che alaghe va hoselei type mikonid! shabihe paper amozande va delchasp
hajsafar manzoreton hamon mashhadi ke ghalbesh ba battery kar mikone!

ناشناس گفت...

سلام
من یک مهندس عمران هستم فکر می کردم هیچ جا بی در وپیکر تر از عرصه کارای عمرانی نیست... به گمانم حق با شماست. متاسفانه حل شدنی هم نیست چون ما از مهمترین عوامل تصحیح کننده یعنی ثبات و مدیریت بی بهره هستیم. تنها چیزی که ممکنه کمی باعث بهبود وضعیت در آینده دور!!!!!!!!!! بشه سرمایه گذاری در زمینه مدیریت تخصصی و تفکیک فعالیت هاست . چیزی که برای اجرائی شدن نیاز به شعور در سطوح کلان مدیریتی داره ...

ناشناس گفت...

با این پست خیلی حال کردم
مرسی