فضای شهري با فضای معماری چه تفاوت عمده اي دارد؟ یا به عبارت ویژه تر
زيبايي شناسي شهر و معماري چه مفترقات يا مشترکاتی دارند؟ یا ترجیحات زیبایی شناسانه فضای معماری و شهری چگونه شکل گرفته و چه رابطه ای با هم دارند؟
وقتی نقطه نظرات جغرافیدانای مثل هاروی یا سوجا یا جامعه شناسانی چون کاستلز و .. را در مورد فضا می خوانیم و آنها را با تعربف طراحان شهری , رفتار شناسان محیطی, معماران, معماران منظر , معماران داخلی و .. مقایسه می کنیم پی می بریم که فضا در هر یک از این رشته ها تعریف ویژه ای دارد. به عنوان مثال فضای معماری که وجوه هنری وزیبایی شناسی آن به نظر پررنگ تر است با فضای جغرافیدانان به عنوان محصولی اجتماعی-تاریخی و ناملموس تر و نامحدود تر یکی نیست.
زيبايي شناسي شهر و معماري چه مفترقات يا مشترکاتی دارند؟ یا ترجیحات زیبایی شناسانه فضای معماری و شهری چگونه شکل گرفته و چه رابطه ای با هم دارند؟
وقتی نقطه نظرات جغرافیدانای مثل هاروی یا سوجا یا جامعه شناسانی چون کاستلز و .. را در مورد فضا می خوانیم و آنها را با تعربف طراحان شهری , رفتار شناسان محیطی, معماران, معماران منظر , معماران داخلی و .. مقایسه می کنیم پی می بریم که فضا در هر یک از این رشته ها تعریف ویژه ای دارد. به عنوان مثال فضای معماری که وجوه هنری وزیبایی شناسی آن به نظر پررنگ تر است با فضای جغرافیدانان به عنوان محصولی اجتماعی-تاریخی و ناملموس تر و نامحدود تر یکی نیست.
مثلا فضاي شهري (شامل منظر شهری) فضايي است كه حوزه عمومي را مي سازد فضای معماری حوزه اي خصوصی تر محسوب مي شود. در معماری ما با کارفرما و طراح و استفاده كننده بنا سر وكار داریم. در طراحی شهري و منظر شهری اما فضا ماحصل تعامل پيچيده تري از عوامل مختلف است. کارفرما مي تواند دامنه اي فراتر از يك کارفرما را در بر گیرد اما باز هم ....
هر چند بر خلاف علم فیزیک که در آن صحبت از تئوری جامعی است که بتواند رفتار تمام نیروهای مغناطیسی , جاذبه , امواج و .....را در یک تئوری واحد تعریف کرد در علوم انسانی فکر ایجاد چنین تئوری روز به روز بیشتر رنگ می بازد. اما شاید حد اقل در این یک مورد (مقایسه بین فضای شهری و فضای معماری ) بتوان از تئوری بوردیو استفاده کرد. هنوز مشغول خواندن عمیق تر آنم.
شاید مفاهیم بازار و حوزه در تئوری بورديو (markets and fields) بتواند گوشه ای از تفاوتهای بین فضاي معماری و فضاي شهری را روشنتر سازد. بوردیو تولید کنندگان محصولات نمادین را به دو گروه پیامبران (رهبران کاریزماتیک) و کشیشان (رهبران بوروکراتیک) تقسیم می کند که بر سر یافتن مصرف کنندگان با هم رقابت می کنند. معماری را می توان نوعی محصول نمادین قلمداد کرد که با گذشت زمان در غالب سبکهای مختلفی عرضه می شود. در این چرخه تولید به مصرف عوامل مختلفی از مجلات و منتقدان معماری گرفته تا معماران و مدارس معماری ,رسانه ها , سرمایه گذاران, کارفرما ها و استفاده کنندگان نهایی فضای معماری دخیل اند.
ادامه دارد
۴ نظر:
salam morteza jon
khoshalam az inke mibinam inghadr khob minevisid va dar reshtaton bi shak saheb nazar hastid.
ba arezoye tofighe bish az pish.
dar morede fazaye farhangi va ertebate farhang ba memari(age osalan be ham rabt daran!)khoshal misham nazareton ro bedonam
eradatmande shoma :
Abbas
اولين همايش کانسپت در معماري با حضور آرتور اميد آذري
http://i32.tinypic.com/zupw.jpg
www.Razigar.coo.ir
salam matlabetun jaleb bud, man arshade tarahi mohit zistam az olum thghighat. va daram ruye fazahaye shahri kar mikonam. fekr mikonid ba base man mishe ph.d shahrsazi khund unja???
oh yadam raft begam hamdaneshgahie sabegh, in id mane: elhamghabouli@yahoo.com (ke goftam foghe tarahi mohit khundam.)
ارسال یک نظر