شاید تعجب کنید که این کلیپ و آهنگ حالا بگوییم کوچه بازاری را به این وبلاگ چه کار.
تحمل کنید. منظور من چیز دیگری است. می خواهم با شما به بازخوانی یکی از مهم ترین مفاهیمی که به خوبی در این کلیپ منعکس شده بپردازم. و اینکه چطور فضاهای هرروزی و تجربه معمولی از این فضاها در این کلیپ به تجربه ای یگانه و ویژه- رویایی تبدیل می شوند. یعنی مفهوم هتروتوپیا یا " ناکجاآباد".
فوکو در مقاله "Knowledge, Space and Power" در کتاب " Architecture-Theory since 1968"
و نیز "of Other Spaces" می گوید بر خلاف "اتوپیا" یا مدینه فاضله که وجود خارجی ندارد و غیر واقعی هستند " هتروتوپیا" ها اتوپیاهایی هستند که در دنیای واقعی و سایتهای ملموس منعکس و به نمایش گذارده می شوند. بین این دو نوع مفهوم فوکو معتقد بو جود اقلیم هایی ترکیبی نیز هست .
اما اصول هتروتوپیاها چیستند:
1- آنها در تمام فرهنگها وجود دارند. هر چند هر فرهنگ ممکن است هتروتوپیای خاص خودش را داشته باشد
2- یک فرهنگ با گذشت زمان ممکن است از یک "هتروتوپیا" به نحوی کاملا متفاوت استفاده کند یعنی کارکرد آن بسته به زمان می تواند تغییر کند.
3- هتروتوپیا قادر است در یک مکان واحد مجموعه ای از فضاهای گاها نا همگن را جمع آورد. فوکو مثال باغهای ایرانی را در این خصوص می آورد که چطور این فضای مقدس در یک مستطیل چهار جز و سمبول چهار گوشه جهان را در کنار مرکزی که دارای ارزش ویژه تری است کنار هم کی اورد.
4- هتروتوپیاها غالبا با برشهای ویژه ای از زمان ارتباط می یابند. فوکو مثال قبرستان را می اورد که چطور این مکان با پایان زندگی و لحظه ویژه ای یعنی مرگ است که معنای کارکردی برای فرد پیدا می کند. بر خلاف این نوع هتروتوپیا , فوکو مثال فستیوال را به عنوان نوعی دیگر از این مفهوم ارائه می کند که بیشتر با موقتی بودن, زودگذری معنی می یابند.
5- هتروتوپیاها همواره با شبکه ای از بازشوها و ورودیها تصویر می شوند که هم آنها را از دیگر فضاها جدا و هم نفوذ پذیر می سازند. غالبا آنها آزادانه بروی عموم باز نیستند. ورود به آنها یا اجباری است یا فرد باید آداب و مراسم ویژه ای را برای ورود به آنها بگذراند.
6- آخرین اصل ارتباط هتروتوپیاها با فضاهای باقیمانده است. این کارکرد به دو صورت کاملا متفاوت صورت می گیرد. یا نفش آنها آنست که فضایی خیالی ایجاد کنند که تمامی فضاهای واقعی را منعکس می سازد مثل فاحشه خانه ها و یا بر عکس فضایی دیگر ایجاد کند. فضای واقعی از نوعی دیگر. که در آن فضای ناساز , شلوغ و آشفته ما به فضایی دقیق , آراسته و کامل تبدیل می شود. فوکو مستعمره های قرن 17 را مثال می آورد.
اما برگردیم به این کلیپ
کلیپ روایت ناکجاآبادی است که صورت خارجی ندارد. مثل فضای پشت آیینه که هم هست و هم نیست. در آن ما با بیش از واقعیت با رویاها روبروییم. اما رویاهایی که در فضاهای اینجایی , واقعی روی می دهند. رویای بازگشت , رویای گردهمایی مردم . جایی که مامورین انتظامی دیگر در استادیوم نماد قدرت نیستند. بالعکس به موجوداتی دوست داشتنی و محافظ امنیت بدل می شوند. یادمان های شهری نیز یاد آور دنیای واقعی ما هستند. از برج آزادی گرفته تا دروازه قرآن شیراز , از مقبره کوروش گرفته تا پل خواجو . مایل استونهای سفری از مرکز به حاشیه یا برعکس از حاشیه به مرکز. از تهران به آبادان به شهر صفا و نخل.
این هتروتوپیاها در آن واحد برای دو گروه تصور شده اند. هم برای خواننده و هم برای شنونده. کلیپ ترکیبی طنزگونه دارد اما در نهایت آنچه از دیدنش باقی می ماند احساسی مبهم است.
کتاب
۶ سال قبل
۱۸ نظر:
سلام
موفق نشدم کلیپ شما را ببینم اما متن را خواندم .بسیار جالب بود .باید اضافه کنم مایکل فکالت ( اگر درست نوشته باشم) معتقد است ما هم اکنون در هتروتوپیا زندگی می کنیم که مولفه های آن با اتوپیا متفاوت است .احساس گمگشتگی در جهانی پر از شک و تردید که در نهایت منجر به بنیاد گرایی و
آنارشی می شود
کورش.
سلام. از نگاهت به این کلیپ لذت بردم. فقط چند توضیح. این مقاله فوکو، که من هم خلاصه ای از آن را ترجمه کرده ام، در نظریه ی معماری معاصر بسیار مطرح شده، که در کتاب "نظریه های پسامدرن معماری" من هم به آن اشاره شده است. به نظر من ترجمه ی هتروتوپیا به صورت "دگرجا" مناسب تر است، چرا که دگر جا جایی است که هست، اما دیگرگونه است، و همین دیگرگونه گی اش آن را متمایز می کند. این ترجمه با روح آنچه فوکو در نظر دارد هم هماوا است. در مقابل اوتوپیا که اگر چه با "ناکجا آباد" سهروردی فرق دارد، اما ناکجا آبادی، آرمان شهری، و نا واقعی تر است.
حال نمی دانم با وضعیتی که "هست"، یعنی آن چه بر ما می گذرد، این کلیپ به یک "دگرجا" اشاره دارد، یا "ناکجا"!
پر مغز بود با توضیحات دوستان غنی ترهم شد ممنونم
سلام.
شرمنده... من فایل ها رو گرفتم. این کتاب به نظرم جالب میاد. ظاهرا بیشتر شبیه جزوه است، چون من توی هیچ یک از کتابخونه های اینجا پیدا نکردم. باز دنبالش می گردم. بیشتر از این زحمت نمی دم.
ممنون.
http://radiozamaaneh.com/rohani/2008/01/post_190.html
نظر من خیابان است
معماری . سبک و مد
سلام.ممنون از قبول میزبانی ضیافت چهارم.
من هم با موضوع ایران،جهانی شدن و معماری موافقم.
سلام آقاي ميرغلامي
ممنون از نظرخواهياي كه كردهاي.
من فكر ميكنم موضوع اول: «خيابان» عنوان جالبي براي گفتگو باشد.
دورود بر مرتضی میرغلامی
فکر می کنم که موضوع " خیابان"جالب باشه، هم در حیطه تخصصی شماست هم ممکنه شهرسازی ها رو به این بازی وارد کنه هم یه کم کله هامون به کار می گیره و گرنه من برای مد در معماری که از دیروز آماده شرکت بودم
ارادتمند
سیاوش
سلام
من هم خیابان
کورش
با سلام ووقت بخیر
میزبانی ضیافت چهارم را در ابتدا به شما صمیمانه تبریک میگویم .
موضوعات مطرح شده از جانب جنابعالی حرفه ای ,جذاب و نابند
با موضوع موافق ترم
حتما درین ضیافت شرکت خواهم کرد ویقینا ضیافت با شکوهی خواهد بود.
سربلند و پیروز باشید...
زهرا غیور
ایران: جهانی شدن و مساله معماری
...
مطالبتان بسیار مفهومی و عمیق است
مرسی...
هم خیابان...هم جهانی شدن
من به دو موضوع رای میدم
به نظرم موضوع -ایران: جهانی شدن و مساله معماری خوب است.
شیرازی
به ترتیب 4/2/3/1 به اولویت
سلام، مفهوم قبال تاملی بود... برای ضیافت چهارم من معماری، سبک و مد رو ترجیح میدم. موفق باشید.
سلام
من هم به نوبه خودم بابت میزبانی ضیافت چهارم به شما تبریک میگم.
تمامی موضوعات جالب و قابل بحث اما من با دو موضوع بیشتر موافقم:
خیابان و ... جهانی شدن
ارسال یک نظر